کد مطلب:231486 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:206

مناقب حسنین
82- حسن بن علی بن فضال از حضرت رضا علیه السلام از پدرانش از امام حسین علیه السلام روایت كرده كه فرمود: هنگامی كه وفات حضرت امام حسن علیه السلام رسید گریه كرد.

گفته شد: یابن رسول الله چرا گریه می كنید، موقعیت شما در نزد حضرت



[ صفحه 355]



رسول صلی الله علیه و آله معلوم است، و پیغمبر درباره ی تو سخنانی گفته كه همگان از آن اطلاع دارند، تو در زندگی خود بیست حج با پای پیاده انجام دادی، و ثروت خود را سه بار در میان مردم تقسیم كردی.

امام حسن فرمود: من از وحشت جنگ و دوری دوستان می ترسم.

83- حضرت رضا علیه السلام فرمود: امام حسن مجتبی در حالی كه چهل و نه سال از عمرش می گذشت جهان را وداع گفت.

بین حسنین یك طهر بیش نبود، و حضرت امام حسین در شش ماهگی متولد شد، و كسی غیر از آن حضرت در این ایام متولد نشده است، و فقط عیسی بن مریم علیهماالسلام در شش ماهگی متولد گردید.

امام حسن علیه السلام مدت هفت سال با حضرت رسول صلی الله علیه و آله زندگی كرد و با پدرش نیز مدت سی سال زندگی نمود.

84- قندوزی از حضرت رضا علیه السلام روایت كرده كه حسن مجتبی سلام الله علیه وارد بیت الخلاء شد، در آن جا یك لقمه نان مشاهده كرد، لقمه را برداشت و به یكی از غلامان خود داد.

هنگامی كه از بیت الخلاء بیرون شد لقمه را از آن غلام طلب كرد، غلام گفت: لقمه را خوردم، امام علیه السلام فرمود: تو را در راه خدا آزاد كردم.

سپس فرمود: از جدم شنیدم فرمود: هر كس لقمه ای را مشاهده كند، آن را پاك و یا بشوید و بعد بخورد، خداوند او را از آتش جهنم نجات می دهد، من دوست ندارم مردی را به خدمت گیرم كه خداوند او را آزاد كرده باشد.

85- عبدالله بن هشام از حضرت رضا علیه السلام از پدرانش از حضرت رسول صلی الله علیه و آله روایت كرده كه فرمود:



[ صفحه 356]



فطرس یكی از فرشتگان مقرب بود، و در نزد خداوند متعال مقام ارجمندی داشت، خداوند متعال او را برای انجام رسالتی فرستاد، وی در رسانیدن پیام اندكی تأخیر كرد و بالش شكسته شد و در یكی از جزائر دریا افتاد.

هنگامی كه حسین بن علی علیهماالسلام متولد شد، خداوند جبرئیل را با هزار فرشته خدمت حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرستاد تا ولادت حسین را تبریك گویند و موقعیت او را در نزد خداوند روشن كنند.

جبرئیل از نزد آن فرشته عبور كرد و با هم دوست بودند، فطرس گفت: ای روح الله كجا می خواهید بروید؟

جبرئیل گفت: خداوند به پیغمبر تهامی فرزندی عطا كرده است كه اهل آسمان و زمین همدیگر را به ولادت او مژده می دهند اینك پروردگار مرا فرستاده تا این مولود جدید را تبریك گوید.

فطرس گفت: آیا می توانید مرا با خود آنجا ببرید شاید وی از من شفاعت بكند و خداوند از من درگذرد.

فطرس با جبرئیل حركت كرد تا آنگاه كه نزد حضرت رسول صلی الله علیه و آله رسیدند.

جبرئیل گفت: این یكی از فرشتگان مقرب می باشد و در نزد خداوند موقعیتی داشت، و در انجام رسالت كوتاهی كرد و خداوند بر وی خشم گرفت و در نتیجه بالهایش را از دست داد و در یكی از جزائر زندانی شد، و اینك آمده است تا شما از وی شفاعت كنید.

حضرت رسول صلی الله علیه و آله برخواست و دو ركعت نماز گذارد و سپس گفت: «اللهم انی أسألك بحق كل ذی حق علیك، و بحق محمد و أهل بیته أن ترد علی



[ صفحه 357]



فطرس جناحه و تستجیب لنبیك و تجعله آیة للعالمین».

خداوند متعال دعای پیغمبرش را اجابت فرمود، و به او وحی فرمود كه فطرس را امر كند بال خودش را بر بدن امام حسین علیه السلام بكشاند.

حضرت رسول صلی الله علیه و آله به فطرس فرمود: بال خود را به بدن این مولود بكشان، فطرس همین كار را انجام داد و بال او به حال اول بازگشت و گفت: ستایش و سپاس می گویم خداوند را كه به وسیله شما بر من منت گذاشت.

حضرت رسول فرمود: ای فطرس كجا می خواهید بروید؟

گفت: جبرئیل مرا از محل شهادت این نوزاد آگاه كرده است، و من از خدای خود خواسته ام كه مرا در آن جا جای نشین سازد.

راوی گوید: آن فرشته در كنار قبر امام حسین علیه السلام اقامت گزیده است، و هر گاه بنده ای سلامی به حضرت سیدالشهداء سلام الله علیه بفرستد، و یا با شمشیر و زبان او را یاری كند آن فرشته خود را به قبر حضرت رسول صلی الله علیه و آله می رساند و می گوید:

ای نفس پاك یكی از بندگان حسین و پدرش را دوست دارد و با زبان و دل و شمشیرش آنها را دوست دارد.

در این هنگام فرشته موكل به قبر حضرت رسول می گوید: سلام محمد را به آن بنده برسان، و بگو اگر به همین طریق از جهان بروی با او در بهشت مصاحب خواهی بود.

86- ابوالصلت هروی گوید: به حضرت رضا علیه السلام عرض كردم: یابن رسول الله از حضرت صادق علیه السلام روایت شده كه هر گاه قائم علیه السلام خروج كند فرزندان قاتلین امام حسین علیه السلام را می كشد، نظر شما درباره ی



[ صفحه 358]



این حدیث چیست؟

فرمود: مطلب همین طور است.

گفتم: پس آیه شریفه «و لا تزر وازرة وزر اخری» چه معنی می دهد.

فرمود: خداوند در همه گفته هایش راست گفته، و لیكن فرزندان قاتلین امام حسین علیه السلام از كرده ی پدران خود راضی هستند و به این عمل افتخار می كنند، و هر كس از عملی خورسند باشد مانند این است كه آن عمل را انجام داده باشد، اگر مردی در مشرق آدم بكشد و یك نفر در مغرب از كار او اظهار رضایت كند، این شخص در نزد خداوند قاتل محسوب می گردد.

اما كشتن حضرت قائم این جماعت را به خاطر همین رضایت آنها از افعال پدران خود می باشد.

راوی گوید: عرض كردم هنگامی كه قائم خروج كند از كجا آغاز می كند و از چه اشخاصی انتقام می كشد.

فرمود: نخست از بنی شیبه شروع می كند و دست و پای آنها را قطع می كند، زیرا این جماعت دزدان خانه خدا هستند.

87- ریان بن شبیب گوید: روز اول ماه محرم خدمت حضرت رضا (ع) علیه السلام رسیدم، فرمود: ای فرزند شبیب روزه هستی؟

عرض كردم روزه ندارم.

فرمود: امروز همان روزی است كه زكریا علیه السلام دعا كرد و گفت: «رب هب لی من لدنك ذریة طیبة انك سمیع الدعاء» خداوند متعال دعای او را



[ صفحه 359]



مستجاب كرد و فرمان داد تا فرشتگان او را در حالی كه نماز می گذارد به ولادت یحیی علیه السلام مژده دهند.

هركس این روز را روزه بگیرد و از خداوند چیزی بخواهد دعایش به اجابت می رسد همان گونه كه دعای زكریا به اجابت رسید.

سپس فرمود: ای فرزند شبیب محرم همان ماهی است كه در دوره جاهلیت محترم بود، و مردم در آن ماه از جنگ و خونریزی و ظلم و ستم خودداری می كردند، و لیكن امت اسلام حرمت آن را نگه نداشت و از پیغمبر خود هم احترام نكرد.

در این ماه خون فرزندان آن حضرت را ریختند و زنان آنها را اسیر كردند و با روبنه آنان را غارت نمودند، خداوند متعال هرگز آنان را نخواهد آمرزید.

ای فرزند شبیب اگر خواستی بر كسی گریه كنی بر حسین بن علی علیهماالسلام گریه كن، كه او را مانند گوسفند سر بریدند، و هیجده نفر از اهل بیت او را كه در روی زمین مانند نداشتند كشتند، زمین و آسمان در شهادت او گریه كردند.

چهار هزار فرشته از آسمان برای نصرت او نازل شدند، ولی به آنها اذن جهاد داده نشد، این فرشتگان با حالت پریشان و اندوه در كنار قبر آن حضرت هستند، تا قائم ما قیام كند و در ركاب آن جناب از امام حسین خونخواهی كنند.

ای فرزند شبیب از پدرم شنیدم كه جدش فرمود: هنگام شهادت جدم امام حسین علیه السلام از آسمان خون باریدن گرفت و خاك سرخ از آسمان به زمین می ریخت.

ای فرزند شبیب اگر بر حسین گریه كنی تا اشكهایت بر گونه هایت جاری گردد خداوند متعال گناهان بزرگ و كوچكت را خواهد بخشید.



[ صفحه 360]



ای فرزند شبیب، اگر می خواهی كه خداوند را بدون گناه ملاقات كنی از زیارت حسین بن علی علیهماالسلام غفلت نكن.

ای فرزند شبیب اگر دوست داری در قصور بهشت جای گیری و با حضرت رسول صلی الله علیه و آله هم نشین گردی بر قاتلان حسین لعنت و نفرین كن.

ای فرزند شبیب اگر می خواهی در ثواب مجاهدان كربلا شریك باشی بگو: «یا لیتنی كنت معكم فأفوز فوزا عظیما».

ای فرزند شبیب اگر دوست داری در درجات بهشت با ما باشی، در حزن ما محزون و در خوشحالی ما خوشحال باش، و در ولایت ما ثابت باش، و بدان اگر كسی سنگی را دوست داشته باشد خداوند او را با همان سنگ محشور می كند.

88- فضل بن شاذان گوید: از حضرت رضا علیه السلام شنیدم می فرمود:

هنگامی كه سر حضرت امام حسین علیه السلام را به شام بردند، یزید لعنة الله امر كرد سفره طعام پهن كردند، خود و یارانش روی سفره نشستند و به خوردن غذا مشغول شدند.

پس از اینكه از غذا فارغ شدند دستور داد سر سیدالشهداء علیه السلام را در طشتی گذاشتند زیر تختش نهادند و روی آن رقعه شطرنج را پهن كرده و با رفقای خود به شطرنج بازی مشغول شد.

یزید با دوستان خود مشغول بازی شد، و نسبت به امام حسین و پدر و جدش علیهم السلام ناسزا می گفت و آنها را ریشخند می كرد، هرگاه از رفیق خود می برد فقاع می خورد، و زیادی آن را در كنار طشت روی زمین می ریخت.

اینك باید شیعیان ما از خوردن فقاع و بازی شطرنج دست بكشند، و هر كس فقاع و شطرنج را مشاهده كرد از حسین علیه السلام یاد كند و یزید و آل زیاد را لعن



[ صفحه 361]



كند، خداوند گناهان او را اگر چه زیاد هم باشد می آمرزد.

89- فضل بن شاذان از حضرت رضا علیه السلام از پدرانش از حضرت سجاد علیه السلام روایت می كند كه اسماء بنت عمیس می گفت:

حضرت فاطمه علیهاالسلام فرمود: هنگامی كه حسن متولد شد حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود:

ای اسماء فرزند مرا نزد من بیاور، من حسن را نزد آن حضرت بردم در حالی كه در یك پارچه زردی پوشیده شده بود.

حضرت رسول صلی الله علیه و آله پارچه را یك طرف زد و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت، سپس به علی فرمود: پسرم را چه نام گذاشته ای.

علی علیه السلام گفت: من قبل از شما برای او نامی انتخاب نكرده ام و دوست داشتم نام او را حرب بگذارم، حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود: من هم قبل از خداوند نامی برای او انتخاب نمی كنم.

در این هنگام جبرئیل علیه السلام فرود آمد و گفت: ای محمد خداوند علی اعلی سلامت می رساند و می فرماید: علی در نزد تو به منزله هارون از موسی علیه السلام است، و بعد از تو نیز پیغمبری نیست، اسم فرزندت را نام فرزند هارون بگذار پیغمبر فرمود: نام پسر هارون چه بود؟

گفت: شبر.

پیغمبر فرمود: من عرب هستم و با زبان عرب سخن می گویم، جبرئیل گفت: او را حسن نام بگذار.

حضرت رسول او را حسن نام گذاشت، و در روز هفتم تولد دو قوچ به عنوان



[ صفحه 362]



عقیقه ذبح كردند یك ران آن را با یك دینار به قابله دادند، سپس سرش را تراشیده و به وزن آن صدقه دادند و سرش را عطر مالیدند.

سپس فرمود:

مالیدن خون بر سر نوزاد از كارهای زمان جاهلیت است.

اسماء گوید: پس از یك سال حضرت امام حسین علیه السلام متولد شد، حضرت رسول آمد و او را بغل گرفت و در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت، سپس او را در بغل گرفت و گریست.

عرض كرد: چرا گریه می كنید؟

فرمود: برای این پسرم گریه می كنم، گفت او هم اكنون متولد شده است.

فرمود: گروه ستمكاران او را خواهند كشت و خداوند آنها را از شفاعت من محروم خواهد ساخت.

پس از این حضرت رسول فرمود:

ای اسماء فاطمه را از این جریان مطلع نكن زیرا او تازه فرزندش را متولد كرده است.

بعد از این فرمود:

ای علی برای فرزندت چه نامی انتخاب كرده ای؟

گفت: من قبل از شما نام برای او انتخاب نمی كنم.

حضرت رسول فرمود: من هم قبل از اینكه خداوند برای او نامی انتخاب نكند اقدام نخواهم كرد،



[ صفحه 363]



در این هنگام جبرئیل نازل شد و گفت: خدایت سلام می رساند و می فرماید: علی در نزد تو به منزله هارون از موسی است، و نام پسر هارون را روی فرزندت بگذار.

حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود نام پسر هارون چیست؟

گفت شبیر.

حضرت رسول فرمود:

زبان من عربی است.

جبرئیل گفت او را حسین نام گذار.

روز هفتم پیغمبر اكرم دو قوچ برای امام حسین علیه السلام عقیقه كردند یك ران آن را با یك دینار به قابله دادند، سپس سرش را تراشیده و به وزن موی سرش طلا صدقه دادند، و سرش را نیز عطر مالیدند و فرمودند مالیدن خون از اعمال جاهلیت است.

90- حضرت رضا علیه السلام از پدرانش روایت كرده كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود:

فرزند مانند دسته ی گل می باشد، و دو ریحانه من حسن و حسین علیهماالسلام هستند.

91- حضرت رضا علیه السلام از پدرانش از حسن بن علی علیهم السلام روایت كرده كه حضرت رسول امام حسن را در روز هفتم نامگذاری كرد و از اسم حسن حسین را مشتق فرمود.

و نیز گفت كه بین حسنین علیهماالسلام فقط یك حمل فاصله بوده است.

92- حضرت سجاد علیه السلام فرمود حضرت رسول صلی الله علیه و آله روز



[ صفحه 364]



تولد امام حسن علیه السلام اذان نماز در گوشش خواندند.

93- حضرت رضا علیه السلام از پدرانش روایت كرده كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود:

قاتل حسین بن علی علیهماالسلام در تابوتی از آتش قرار دارد، نصف عذاب اهل دنیا را خواهد چشید، دست و پای او در زنجیرهای آتش بسته خواهد شد، و با رو در آتش خواهند افكند تا در قعر دوزخ جای گیرد، از وی بوئی بر می آید كه اهل جهنم از شدت بوی او به خداوند شكایت خواهند كرد.

قاتل حسین بن علی همواره در دوزخ بسر خواهد برد، و عذاب دردناكی خواهد داشت، و كسانی كه در قتل او شركت كردند آنان نیز معذب هستند، هرگاه پوست آنها سوخته شود خداوند متعال پوست دیگری را در جای آن قرار خواهد داد تا عذاب دردناك را بچشند.

عذاب هرگز از آنان منفك نمی گردد، و از آب گرم جهنم خواهند نوشید، وای بر آنها از عذابی كه بر آنها مسلط خواهد شد.

94- حضرت رضا علیه السلام روایت كرده كه حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمود:

موسی بن عمران علیه السلام از خداوند عزوجل درخواست كرد بارخدایا برادرم هارون مرده او را بیامرز.

خداوند متعال برای موسی وحی فرستاد اگر درباره ی گذشتگان و آیندگان از من بخواهی اجابت می كنم، فقط در مورد قاتلان حسین بن علی علیهماالسلام گذشت نخواهم كرد و از آنان انتقام خواهم گرفت.

95- حضرت رضا علیه السلام از علی بن ابی طالب سلام الله علیه روایت



[ صفحه 365]



كرده كه فرمود گویا مشاهده می كنم كه قصرها در اطراف قبر حسین بنا شده، و می بینم محمل ها را كه از كوفه بیرون شده و به طرف قبر حسین می روند، شب و روزی چند نخواهد گذشت تا آنگاه كه از اطراف و اكناف جمعیت در آن جا اجتماع كند، و این در هنگامی خواهد بود كه سلطنت بنی مروان منقطع گردد.

96- حضرت رسول صلی الله علیه فرمود حسن و حسین بعد از پدرشان بهترین اهل زمین هستند، و مادر آنها نیز بهترین زنان روی زمین می باشد.

97- علی علیه السلام فرمود حضرت رسول صلی الله علیه و آله فرمودند بدترین امت حسین را خواهد كشت، و كسانی كه به من ایمان نیاورده اند از فرزندان او برائت می جویند.

98- محمد بن یعقوب بلخی گوید: از حضرت رضا علیه السلام پرسیدم چرا امامت در فرزندان امام حسین علیه السلام قرار داده شد، و فرزندان امام حسن علیه السلام از آن محروم شدند.

فرمودند خداوند متعال چنین اراده فرموده و خداوند از آنچه انجام می دهد بازخواست نمی گردد.